معنی dominican به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

dəˈmɪnɪkən dəˈmɪnɪkən dəˈmɪnɪkən dəˈmɪnɪkən

معنی‌ها

adjective noun

وابسته به دومینیک مقدس (Saint Dominic)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

adjective noun

وابسته به راهبان دومینیک

noun adjective

عضو رسته‌ی راهبان دومینیک که در 1215 میلادی توسط دومینیک مقدس بنیادگذاری شد

adjective noun

شهروند کشور جمهوری دومینیکن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dominican

noun A Roman Catholic friar wearing the black mantle of the Dominican order

Synonyms: black-friar, blackfriar, friar preacher

ارجاع به لغت dominican

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «dominican» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dominican

لغات نزدیک dominican

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار