فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Rector

ˈrektər ˈrektə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    rectors

معنی

noun
کشیش بخش، رئیس دانشگاه، رهبر، پیشوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rector

  1. noun a person authorized to conduct religious worship
    Synonyms:
    priest minister clergyman cleric pastor curate vicar parson minister of religion clergywoman principal headmaster proctor

ارجاع به لغت rector

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rector» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rector

لغات نزدیک rector

پیشنهاد بهبود معانی