امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cleric

ˈklerɪk ˈklerɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun countable
کشیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Two clerics and a layman were accompanying him.
- دو روحانی و یک فرد غیر روحانی او را همراهی می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cleric

  1. noun A person ordained for service in a Christian church
    Synonyms:
    churchman divine clergyman ecclesiastic churchwoman preacher clergywoman clerical clerk minister parson reverend

ارجاع به لغت cleric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cleric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cleric

لغات نزدیک cleric

پیشنهاد بهبود معانی