Churchman

ˈtʃɜrːtʃmən ˈtʃɜːtʃmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کشیش، نگهبان کلیسا، عضو کلیسا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد churchman

  1. noun A person ordained for service in a Christian church
    Synonyms: cleric, ecclesiastic, divine, clergyman, churchwoman, clergywoman, clerical, clerk, minister, parson, preacher, reverend

ارجاع به لغت churchman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «churchman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/churchman

لغات نزدیک churchman

پیشنهاد بهبود معانی