امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Clerical

ˈklerɪkl ˈklerɪkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more clerical
  • صفت عالی:

    most clerical

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دفتری، وابسته به روحانیون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a priest in a clerical black suit
- کشیشی در لباس سیاه روحانیون
- clerical skills
- مهارت در امور منشی‌گری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clerical

  1. adjective secretarial
    Synonyms:
    accounting bookkeeping clerkish clerkly office pink collar scribal stenographic subordinate typing white collar written
  1. adjective concerning clergy
    Synonyms:
    apostolic canonical churchly cleric ecclesiastic ecclesiastical episcopal holy ministerial monastic monkish papal parsonical parsonish pastoral pontifical prelatic priestly rabbinical sacerdotal sacred theocratical

ارجاع به لغت clerical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clerical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clerical

لغات نزدیک clerical

پیشنهاد بهبود معانی