۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Papal

ˈpeɪpl ˈpeɪpl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
پاپی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد papal

  1. adjective Proceeding from or ordered by or subject to a pope or the papacy regarded as the successor of the Apostles
    Synonyms:
    apostolic apostolical popish papal pontifical papist papistic papistical romish Romanistic

ارجاع به لغت papal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «papal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/papal

لغات نزدیک papal

پیشنهاد بهبود معانی