فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Consul

ˈkɑːnsl ˈkɒnsl

معنی و نمونه‌جمله

noun

کنسول، قنسول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Napoleon Bonaparte was first consul.

ناپلئون بناپارت کنسول اول بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد consul

  1. noun representative
    Synonyms:
    lawyer delegate envoy emissary legate

ارجاع به لغت consul

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consul» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consul

لغات نزدیک consul

پیشنهاد بهبود معانی