آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Chaplain

ˈtʃæplɪn ˈtʃæplɪn

معنی chaplain | جمله با chaplain

noun countable

دین‌یار، کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد، روحانی، قاضی عسگر (قاضی عسگر به معنای مرد روحانی مسیحی است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

He served as a hospital chaplain for ten years.

ده سال به عنوان روحانی بیمارستان خدمت کرد.

The prison chaplain offered counseling and support to inmates.

روحانی زندان به زندانیان رهنمود و یاری می‌داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد chaplain

  1. noun minister in church
    Synonyms:
    priest pastor preacher cleric member of clergy rabbi turn-around collar

ارجاع به لغت chaplain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chaplain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chaplain

لغات نزدیک chaplain

پیشنهاد بهبود معانی