همچنین میتوان از chopfallen به جای chapfallen استفاده کرد.
دارای لب و لوچهی آویزان، ملول، دلخور، ناراحت، غمگین، محزون، دلتنگ، افسرده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Why was the professor so chapfallen today?
چرا امروز استاد آنقدر غمگین بود؟
He looked chapfallen after hearing the bad news.
بعد از شنیدن خبر بد به نظر ناراحت میآمد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chapfallen» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chapfallen