به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Deathwatch

ˈdeˌθwɑːtʃ ˈdeˌθwɑːtʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    شب زنده‌داری کنار بستر شخص درحال مرگ یا تازه مرده
  • noun
    پاسدار محکوم (یا محکومان) به اعدام، پاسدار اعدامی‌ها
  • noun
    (حشره‌شناسی) سوسک مرگ (از تیره‌ی Anobiidae که سوسک‌های چوب کاو است و هنگام خوردن چوب صدایی ایجاد می‌کنند که در نظر خرافاتیه‌ا نشانه‌ی مرگ کسی است)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد deathwatch

  1. noun Minute wingless psocopterous insects injurious to books and papers
    Synonyms: booklouse, book louse, Liposcelis divinatorius
  2. noun Bores through wood making a ticking sound popularly thought to presage death
    Synonyms: deathwatch-beetle, Xestobium rufovillosum

ارجاع به لغت deathwatch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deathwatch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deathwatch

لغات نزدیک deathwatch

پیشنهاد بهبود معانی