فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Debark

ˌdiˈbɑːrk dɪˈbɑːk

گذشته‌ی ساده:

debarked

شکل سوم:

debarked

سوم‌شخص مفرد:

debarks

وجه وصفی حال:

debarking

معنی

adverb

پوست درخت را کندن، (مجازاً) پوست کندن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد debark

  1. verb to come ashore from a seacraft
    Synonyms:
    land disembark set down

ارجاع به لغت debark

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «debark» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/debark

لغات نزدیک debark

پیشنهاد بهبود معانی