Karma

ˈkɑːrmə ˈkɑːmə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کار، کردار، سرنوشت، مراسم دینی، (در دین بودا) حاصل کردار انسان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد karma

  1. noun
    Synonyms:
    feeling atmosphere aura power fate destiny vibrations kismet

ارجاع به لغت karma

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «karma» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/karma

لغات نزدیک karma

پیشنهاد بهبود معانی