آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Presumptive

prɪˈzʌmptɪv prɪˈzʌmptɪv

معنی presumptive | جمله با presumptive

adjective

گستاخ، جسور، فرضی، احتمالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

an heir presumptive

وارث احتمالی

presumptive evidence

قراین احتمالی، اماره

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد presumptive

  1. adjective based on probability or presumption
  1. adjective probable
  1. adjective presumed to be true, real, or genuine, especially on inconclusive grounds

سوال‌های رایج presumptive

معنی presumptive به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «presumptive» در زبان فارسی به «فرضی» یا «محتمل» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «فرضی» به چیزی اشاره دارد که بر اساس شواهد، نشانه‌ها یا پیش‌فرض‌ها قابل تصور است، اما هنوز به طور قطعی تأیید نشده است. در واقع، presumptive حالتی را توصیف می‌کند که چیزی به عنوان یک احتمال منطقی در نظر گرفته می‌شود و ممکن است در آینده با شواهد جدید مورد تأیید یا رد قرار گیرد. این واژه در مباحث علمی، پزشکی، قانونی و پژوهشی کاربرد فراوان دارد و به تمایز بین داده‌ها یا نتیجه‌های قطعی و موارد محتمل کمک می‌کند.

در پزشکی، اصطلاح presumptive برای تشخیص‌ها یا علائمی استفاده می‌شود که بر اساس مشاهده‌های اولیه یا نشانه‌های غیرقطعی مطرح می‌شوند. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «تشخیص اولیه‌ی بیماری به صورت فرضی است»، منظور این است که بر اساس علائم مشاهده شده احتمال بیماری وجود دارد، اما نیاز به آزمایش‌ها و بررسی‌های دقیق‌تر برای تأیید آن وجود دارد. این کاربرد به پزشکان امکان می‌دهد که تصمیمات درمانی محتاطانه و مرحله‌به‌مرحله اتخاذ کنند.

در مباحث قانونی یا تحقیقاتی نیز presumptive به شواهد یا فرضیات اولیه اشاره دارد که ممکن است مسیر تحقیق را مشخص کند. برای مثال، در تحقیقات علمی، یک نتیجه‌ی presumptive می‌تواند پایه‌ی مطالعات بعدی باشد و به پژوهشگران کمک کند تا آزمایش‌ها یا بررسی‌های تکمیلی خود را برنامه‌ریزی کنند. این رویکرد اهمیت ویژه‌ای در ایجاد چارچوب منطقی و جلوگیری از نتیجه‌گیری‌های پیش‌ازموعد دارد.

در زندگی روزمره نیز presumptive به حالتی اشاره دارد که بر اساس نشانه‌ها یا اطلاعات موجود، فرضیاتی قابل قبول به نظر می‌رسند. برای مثال، اگر کسی وارد اتاق خالی شود و ببیند چراغ روشن است، ممکن است به صورت presumptive فرض کند که کسی در اتاق حضور دارد. این نوع تحلیل‌های محتاطانه به ما امکان می‌دهد تا با عدم قطعیت‌ها به شکل منطقی و هوشمندانه مواجه شویم و تصمیمات خود را بر پایه‌ی شواهد اولیه اتخاذ کنیم.

«presumptive» یا «فرضی» مفهومی است که بر احتمال و فرضیات منطقی تأکید دارد و نشان می‌دهد که بسیاری از برداشت‌ها و ارزیابی‌ها در شرایط عدم قطعیت شکل می‌گیرند. شناخت این مفهوم به ما کمک می‌کند تا در تحلیل‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و پیش‌بینی‌ها، دقت، احتیاط و رعایت سلسله‌مراتب منطقی را رعایت کنیم و تفاوت میان فرضیات محتمل و حقایق قطعی را درک کنیم.

ارجاع به لغت presumptive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «presumptive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/presumptive

لغات نزدیک presumptive

پیشنهاد بهبود معانی