امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Probable

ˈprɑːbəbl ˈprɒbəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more probable
  • صفت عالی:

    most probable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective B2
احتمالی، محتمل، باور‌کردنی، امر احتمالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a probable conclusion
- یک نتیجه‌گیری شایند (محتمل)
- The bankruptcy of the company has become not only possible but also probable.
- ورشکستگی شرکت نه تنها ممکن بلکه محتمل هم شده است.
- the probable course of events
- روند احتمالی رویدادها
- one of the probable presidential candidates
- یکی از نامزدهای شایندی (احتمالی) ریاست‌جمهوری
- the probable cause of the fire
- علت احتمالی آتش‌سوزی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد probable

  1. adjective likely to happen
    Synonyms:
    apparent believable credible earthly feasible illusory in the cards mortal most likely odds-on ostensible plausible possible presumable presumed rational reasonable seeming
    Antonyms:
    improbable unlikely

لغات هم‌خانواده probable

  • adjective
    probable

ارجاع به لغت probable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «probable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/probable

لغات نزدیک probable

پیشنهاد بهبود معانی