فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Putative

ˈpjuːtətɪv ˈpjuːtətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    مشهور، قلمداد‌شده، مفروض، مورد‌قبول عامه
    • - the putative ancestor of the Romans
    • - نیای فرضی رومیان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد putative

  1. adjective commonly believed
    Synonyms: accepted, alleged, assumed, conjectural, hypothetical, imputed, presumed, presumptive, reported, reputed, supposed, suppositional, suppositious
    Antonyms: proven, real, true

ارجاع به لغت putative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «putative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/putative

لغات نزدیک putative

پیشنهاد بهبود معانی