آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Kinetic

kɪˈnetɪk / / kaɪ- kɪˈnetɪk / / kaɪ-

معنی kinetic | جمله با kinetic

adjective

جنبشی، وابسته به حرکت، وابسته به نیروی محرکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

kinetic energy

کارمایه‌ی (انرژی) جنبشی

the civilization of which Rome was the kinetic center

تمدنی که روم مرکز پویای آن بود

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kinetic

  1. adjective possessing, exerting, or displaying energy
  1. adjective engaged in or capable of action
    Synonyms:
  1. adjective Supplying motive force; - H.O.Taylor
    Synonyms:
    energizing energising

ارجاع به لغت kinetic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kinetic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kinetic

لغات نزدیک kinetic

پیشنهاد بهبود معانی