فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Conductivity

ˌkɑːnˌdəkˈtɪvəti ˌkɒndʌkˈtɪvɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    ضریب هدایت یا انتشار (حرارت و الکتریسیته و غیره)، قابلیت هدایت، رسانایی
  • noun
    قابلیت هدایت، قابلیت رسانایی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد conductivity

  1. noun The transmission of heat or electricity or sound
    Synonyms: conduction

ارجاع به لغت conductivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conductivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conductivity

لغات نزدیک conductivity

پیشنهاد بهبود معانی