آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ مرداد ۱۴۰۴

    Conductive

    kənˈdʌktɪv kənˈdʌktɪv

    معنی conductive | جمله با conductive

    adjective

    برق فیزیک رسانا، هادی، منتقل‌کننده، هدایت‌کننده (لوله و سیم و غیره)، مربوط به رسانش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The copper wires in the electrical circuit are highly conductive.

    سیم‌های مسی در مدار الکتریکی بسیار رسانا هستند.

    The silver coating on the back of the solar panel is conductive.

    پوشش نقره‌ای در پشت پنل خورشیدی هادی است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد conductive

    1. adjective having the quality or power of conducting heat or electricity or sound; exhibiting conductivity
      Antonyms:
      nonconductive

    سوال‌های رایج conductive

    معنی conductive به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Conductive» در زبان فارسی به «رسانا» یا «هدایت‌کننده» ترجمه می‌شود.

    «Conductive» صفتی است که برای توصیف مواد یا شرایطی به کار می‌رود که قابلیت انتقال انرژی، مانند برق یا گرما، را دارند. وقتی گفته می‌شود یک ماده «conductive» است، یعنی آن ماده توانایی هدایت جریان الکتریکی یا حرارت را دارد و این ویژگی باعث می‌شود در صنایع مختلف از جمله الکترونیک، مهندسی و فیزیک کاربردهای گسترده‌ای داشته باشد.

    از نظر علمی، رسانایی به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: رسانایی الکتریکی و رسانایی حرارتی. مواد «conductive» الکتریکی مانند مس، نقره و طلا، جریان الکتریسیته را به خوبی عبور می‌دهند و به همین دلیل در ساخت سیم‌ها، مدارهای الکتریکی و قطعات الکترونیکی استفاده می‌شوند. همچنین، رسانایی حرارتی به قابلیت انتقال گرما گفته می‌شود که موادی مانند فلزات در این زمینه بسیار موثر هستند.

    علاوه بر کاربردهای فیزیکی و مهندسی، اصطلاح «conductive» به صورت استعاری نیز به کار می‌رود و می‌تواند به شرایط یا محیط‌هایی اشاره کند که زمینه‌ساز یا تسهیل‌کننده وقوع یک پدیده یا فرآیند خاص هستند. برای مثال، در جملاتی مانند «A conductive environment for learning» یعنی «محیطی که برای یادگیری مناسب و تسهیل‌کننده است» استفاده می‌شود.

    در حوزه تکنولوژی و طراحی، انتخاب مواد «conductive» مناسب اهمیت زیادی دارد زیرا کیفیت و کارایی محصولات وابسته به میزان رسانایی آن‌هاست. برای نمونه، در ساخت حسگرها، قطعات الکترونیکی و تجهیزات انتقال انرژی، استفاده از مواد رسانا باعث بهبود عملکرد و افزایش دوام محصول می‌شود.

    «Conductive» صفتی است که مفهوم اصلی آن هدایت و انتقال انرژی است و در حوزه‌های علمی، صنعتی و حتی استعاری کاربردهای فراوانی دارد. شناخت ویژگی‌های مواد «conductive» و نحوه استفاده از آن‌ها، به بهبود فناوری‌ها و طراحی‌های مختلف کمک می‌کند و نقش مهمی در پیشرفت‌های علمی و صنعتی ایفا می‌کند.

    ارجاع به لغت conductive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «conductive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conductive

    لغات نزدیک conductive

    • - conductibility
    • - conduction
    • - conductive
    • - conductivity
    • - conductor
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.