آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Conductive

kənˈdʌktɪv kənˈdʌktɪv

معنی conductive | جمله با conductive

adjective

برق فیزیک رسانا، هادی، منتقل‌کننده، هدایت‌کننده (لوله و سیم و غیره)، مربوط به رسانش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The copper wires in the electrical circuit are highly conductive.

سیم‌های مسی در مدار الکتریکی بسیار رسانا هستند.

The silver coating on the back of the solar panel is conductive.

پوشش نقره‌ای در پشت پنل خورشیدی هادی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد conductive

  1. adjective having the quality or power of conducting heat or electricity or sound; exhibiting conductivity
    Antonyms:
    nonconductive

سوال‌های رایج conductive

معنی conductive به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Conductive» در زبان فارسی به «رسانا» یا «هدایت‌کننده» ترجمه می‌شود.

«Conductive» صفتی است که برای توصیف مواد یا شرایطی به کار می‌رود که قابلیت انتقال انرژی، مانند برق یا گرما، را دارند. وقتی گفته می‌شود یک ماده «conductive» است، یعنی آن ماده توانایی هدایت جریان الکتریکی یا حرارت را دارد و این ویژگی باعث می‌شود در صنایع مختلف از جمله الکترونیک، مهندسی و فیزیک کاربردهای گسترده‌ای داشته باشد.

از نظر علمی، رسانایی به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: رسانایی الکتریکی و رسانایی حرارتی. مواد «conductive» الکتریکی مانند مس، نقره و طلا، جریان الکتریسیته را به خوبی عبور می‌دهند و به همین دلیل در ساخت سیم‌ها، مدارهای الکتریکی و قطعات الکترونیکی استفاده می‌شوند. همچنین، رسانایی حرارتی به قابلیت انتقال گرما گفته می‌شود که موادی مانند فلزات در این زمینه بسیار موثر هستند.

علاوه بر کاربردهای فیزیکی و مهندسی، اصطلاح «conductive» به صورت استعاری نیز به کار می‌رود و می‌تواند به شرایط یا محیط‌هایی اشاره کند که زمینه‌ساز یا تسهیل‌کننده وقوع یک پدیده یا فرآیند خاص هستند. برای مثال، در جملاتی مانند «A conductive environment for learning» یعنی «محیطی که برای یادگیری مناسب و تسهیل‌کننده است» استفاده می‌شود.

در حوزه تکنولوژی و طراحی، انتخاب مواد «conductive» مناسب اهمیت زیادی دارد زیرا کیفیت و کارایی محصولات وابسته به میزان رسانایی آن‌هاست. برای نمونه، در ساخت حسگرها، قطعات الکترونیکی و تجهیزات انتقال انرژی، استفاده از مواد رسانا باعث بهبود عملکرد و افزایش دوام محصول می‌شود.

«Conductive» صفتی است که مفهوم اصلی آن هدایت و انتقال انرژی است و در حوزه‌های علمی، صنعتی و حتی استعاری کاربردهای فراوانی دارد. شناخت ویژگی‌های مواد «conductive» و نحوه استفاده از آن‌ها، به بهبود فناوری‌ها و طراحی‌های مختلف کمک می‌کند و نقش مهمی در پیشرفت‌های علمی و صنعتی ایفا می‌کند.

ارجاع به لغت conductive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conductive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conductive

لغات نزدیک conductive

پیشنهاد بهبود معانی