آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Conduction

kənˈdʌkʃn kənˈdʌkʃn

معنی conduction | جمله با conduction

noun

هدایت، رسانایی

noun

انتقال، بردن جریان، هدایت، تنظیم، رهبری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the conduction of heat

رسانش گرما

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد conduction

  1. noun the transmission of heat or electricity or sound
    Synonyms:

ارجاع به لغت conduction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conduction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conduction

لغات نزدیک conduction

پیشنهاد بهبود معانی