امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gutty

American: ˈɡuːtiː British: ˈɡʌtɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(در بازی گلف) توپ کائوچویی، نقطه‌دار، قطره‌قطره، شکمو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gutty

  1. adjective Having or showing courage
    Synonyms:
    audacious bold brave courageous dauntless doughty fearless fortitudinous gallant game hardy heroic intrepid mettlesome plucky stout stouthearted unafraid undaunted valiant valorous spunky gutsy

ارجاع به لغت gutty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gutty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gutty

لغات نزدیک gutty

پیشنهاد بهبود معانی