انتخاب سخت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It was a tough choice, but I think I made the right decision.
انتخاب سختی بود، اما فکر میکنم تصمیم درستی گرفتم.
Choosing between those two job offers was a tough choice.
انتخاب بین آن دو پیشنهاد شغلی، انتخاب سختی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tough choice» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tough-choice