امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mutinous

ˈmjuːtnəs ˈmjuːtɪnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
یاغی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Two of the mutinous sailors were executed.
- دو تا از ملوانان شورشی را اعدام کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mutinous

  1. adjective rebellious
    Synonyms:
    anarchistic contumacious defiant disloyal disobedient disorderly dissident factious iconoclastic insubordinate insurgent insurrectionary radical rebel revolutionary rioting riotous subversive traitorous treasonable ungovernable unmanageable

ارجاع به لغت mutinous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mutinous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mutinous

لغات نزدیک mutinous

پیشنهاد بهبود معانی