آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Cross-grained

ˌkrɒsˈɡreɪnd ˌkrɒsˈɡreɪnd

معنی cross-grained

adjective

(چوب) گره‌دار، پرگره، بد رگه (دارای آوندهای نامنظم)

adjective

بدعنق، بدخو، کژ خلق، پرعناد، لجباز، یک‌دنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cross-grained

  1. adjective difficult to deal with
    Synonyms:
  1. adjective of timber; having fibers running irregularly rather than in parallel
    Synonyms:
    wavy-grained curly-grained

ارجاع به لغت cross-grained

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cross-grained» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cross-grained

لغات نزدیک cross-grained

پیشنهاد بهبود معانی