زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Cross-grained

ˌkrɒsˈɡreɪnd ˌkrɒsˈɡreɪnd

معنی cross-grained

adjective

(چوب) گره‌دار، پرگره، بد رگه (دارای آوندهای نامنظم)

adjective

بدعنق، بدخو، کژ خلق، پرعناد، لجباز، یک‌دنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cross-grained

  1. adjective difficult to deal with
    Synonyms:
    contrarious
  1. adjective of timber; having fibers running irregularly rather than in parallel
    Synonyms:
    wavy-grained curly-grained

ارجاع به لغت cross-grained

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cross-grained» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cross-grained

لغات نزدیک cross-grained

پیشنهاد بهبود معانی