تغییر (در قدرت یا لحن یا زیروبم صدا)
The soft modulation of her voice soothed the infant.
تغییر ملایم صدای او کودک را آرام کرد.
In order to convey anger convincingly, she practiced modulation of her voice.
او برای انتقال خشم، تغییر صدای خود را تمرین میکرد.
زیستشناسی تلفیق، مدولاسیون
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The scientist discovered a new method of modulation.
این دانشمند روش جدیدی برای مدولاسیون کشف کرد.
Environmental factors can impact the modulation of metabolic pathways.
عوامل محیطی میتوانند بر تعدیل مسیرهای متابولیک تأثیر بگذارند.
موسیقی پردهگردانی، مدگردی، مدولاسیون (تغییر از یک تونالیته (تونیک یا مرکز تنال) به گام دیگر)
The modulation from C major to G major added a sense of excitement to the music.
پردهگردانی از دو ماژور به سل ماژور حسی از هیجان را به موسیقی اضافه کرد.
The composer's use of modulation throughout the piece added depth and complexity to the overall musical structure.
استفادهی آهنگساز از مدولاسیون در سراسر قطعه، عمق و پیچیدگی را به ساختار کلی موسیقی افزود.
مدولهسازی، مدولاسیون (سوار کردن سیگنال پیام روی یک سیگنال دیگر که معمولاً بسامد بالاتری دارد)
amplitude modulation
مدولهسازی دامنه
The modulation of the frequency helped to reduce interference.
مدولاسیون بسامد به کاهش تداخل کمک کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «modulation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/modulation