به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Modulation

ˌmɑːdʒəˈleɪʃn̩ ˌmɒdjʊˈleɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    زیرو‌بم، نوسان صدا، نوسان، فرکانس
    • - The soft modulation of her voice soothed the infant
    • - فرکانس ملایم صدای او کودک را آرام کرد
    • - Amplitude modulation
    • - تحمیل دامنه‌ای
  • noun
    تلفیق، سوارسازی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد modulation

  1. noun Musical frequency
    Synonyms: timbre
  2. noun A manner of speaking in which the loudness or pitch or tone of the voice is modified
    Synonyms: intonation, inflection, pitch contour
  3. noun A musical passage moving from one key to another
    Synonyms: transition

ارجاع به لغت modulation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «modulation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/modulation

لغات نزدیک modulation

پیشنهاد بهبود معانی