Enunciation

inənsiˈeɪʃn̩ ɪˌnʌnsɪˈeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
اعلام، بشارت، مژده، مژدگانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
شمرده‌گویی، تلفظ واضح، توضیح، بیان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enunciation

  1. noun clear speech
    Synonyms:
    pronunciation articulation diction delivery utterance vocalization voicing vocalism
  1. noun a formal statement
    Synonyms:
    announcement pronouncement proclamation

ارجاع به لغت enunciation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enunciation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enunciation

لغات نزدیک enunciation

پیشنهاد بهبود معانی