موسیقی سازبندی، سازآرایی
The instrumentation of the symphony included strings, woodwinds, brass, and percussion.
سازبندی این سمفونی مشتمل بر تار، سازهای بادی چوبی، برنجی و سازهای کوبهای بود.
The composer carefully chose the instrumentation for the concerto.
آهنگساز با دقت سازآرایی کنسرتو را انتخاب کرد.
ابزارگان (دقیق) (که در اندازهگیری کاربرد دارد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The scientist used advanced instrumentation to measure the temperature and pressure inside the volcano.
این دانشمند از ابزارگان پیشرفته برای اندازهگیری دما و فشار داخل آتشفشان استفاده کرد.
The hospital upgraded its medical instrumentation.
بیمارستان ابزارگان پزشکی خود را ارتقا داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «instrumentation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/instrumentation