با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Peter Out

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    phrasal verb
    به‌ تدریج محو و کم شدن، به‌ تدریج پایان یافتن، تمام شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Their romantic relationship petered out after the summer.
    - بعد از تابستان رابطه عاشقانه‌شان به‌ تدریج تمام شد.
    - The fighting which started in the night had petered out by morning.
    - دعوایی که شب شروع شده بود، به صبح نکشیده تمام شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد peter out

    1. verb dwindle, decrease
      Synonyms: abate, come to nothing, die out, diminish, drain, ebb, evaporate, fade, fail, give out, lessen, pall, rebate, recede, run dry, run out, stop, taper off, wane
      Antonyms: develop, grow, increase

    ارجاع به لغت peter out

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «peter out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/peter-out

    لغات نزدیک peter out

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی