(بهطور معمول با out ) کم آمدن، به پایان رسیدن،تمام شدن، از پا درآمدن، ته کشیدن، از پاافتادن، اسم خاص مذکر، پطرس حواری عیسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The noise petered out.
سروصدا کمکم فرونشست.
The students' interest in history has petered out.
علاقهی شاگردان به تاریخ کاهش یافته است.
از ریش کندن و به سبیل چسباندن، از یکی قرض گرفتن و دین خود را به دیگری پس دادن
از ریش کندن و به سبیل چسباندن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «peter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peter