فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Die Out

daɪ aʊt daɪ aʊt

گذشته‌ی ساده:

died out

شکل سوم:

died out

سوم‌شخص مفرد:

dies out

وجه وصفی حال:

dying out

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B2

نابود شدن، منقرض شدن، از بین رفتن، منسوخ شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Many traditional languages are dying out due to globalization.

بسیاری از زبان‌های سنتی بهدلیل جهانی شدن درحال از بین رفتن هستند.

Old-fashioned methods of communication are gradually dying out.

روش‌های قدیمی ارتباطات به‌تدریج درحال منسوخ شدن هستند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Some species of animals have died out because of habitat destruction.

برخی از گونه‌های حیوانات به‌دلیل تخریب زیستگاه‌ها منقرض شده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد die out

  1. phrasal verb To gradually disappear or become extinct
    Synonyms:
    vanish disappear fade away cease extinguish perish
    Antonyms:
    thrive flourish persist endure survive proliferate

ارجاع به لغت die out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «die out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/die-out

لغات نزدیک die out

پیشنهاد بهبود معانی