۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Overwork

ˌoʊvərˈwɜːrk ˌoʊvərˈwɜːrk ˌəʊvəˈwɜːk ˌəʊvəˈwɜːk

گذشته‌ی ساده:

overworked

شکل سوم:

overworked

سوم‌شخص مفرد:

overworks

وجه وصفی حال:

overworking

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb

کار زیاد دادن به، کار زیاد از گرده (کسی) کشیدن،خسته کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

to overwork a horse

از اسب زیادی کار کشیدن

to overwork an excuse

بهانه‌ای را مکرر به کار بردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His talk overworked the students.

صحبت او دانش آموزان را تحریک کرد.

his illness was due to overwork

بیماری او به‌دلیل کار زیاد بود

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overwork

  1. noun the act of working too much or too long
    Synonyms:
    overtime overworking exhaustion extra work overloading overburdening exploitation going too far overdoing it
  1. verb to become exhausted
    Synonyms:
    wear out exhaust overdo
  1. verb work excessively hard
    Synonyms:
    tire exhaust strain tax labor exploit burden exploitation

سوال‌های رایج overwork

گذشته‌ی ساده overwork چی میشه؟

گذشته‌ی ساده overwork در زبان انگلیسی overworked است.

شکل سوم overwork چی میشه؟

شکل سوم overwork در زبان انگلیسی overworked است.

وجه وصفی حال overwork چی میشه؟

وجه وصفی حال overwork در زبان انگلیسی overworking است.

سوم‌شخص مفرد overwork چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد overwork در زبان انگلیسی overworks است.

ارجاع به لغت overwork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overwork

لغات نزدیک overwork

پیشنهاد بهبود معانی