بهطور خستگیناپذیر، بهطور بیوقفه، نستوهانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He worked tirelessly to earn money for the family.
او برای کسب درآمد برای خانواده بهطور خستگیناپذیر کار میکرد.
He is a journalist who has tirelessly covered the war for three years.
او روزنامهنگاری است که به مدت سه سال بهطور بیوقفه و نستوهانه جنگ را پوشش داده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tirelessly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tirelessly