فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Idol

ˈaɪdl ˈaɪdl

شکل جمع:

idols

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

چهره‌ی محبوب، قهرمان، ستاره، الگو

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

The young singer dreamed of becoming an idol one day.

خواننده‌ی جوان آرزو داشت روزی تبدیل به یک چهره‌ی محبوب شود.

This actor is now the idol of the young people.

این هنرپیشه اکنون قهرمان جوانان است.

noun countable C2

دین بت، معبود، صنم، خدای دروغین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

They worshipped wooden idols.

آنان بت‌های چوبی را می‌پرستیدند.

My grandmother has an idol of Lord Krishna in her prayer room.

مادربزرگ من بت لرد کریشنا را در اتاق عبادتش دارد.

noun countable

لاف‌زن، دغل‌باز، دروغ‌گو

The man claiming to be a doctor was revealed to be an idol.

مردی که ادعا می کرد پزشک است, معلوم شد که یک دروغ‌گو است.

She realized too late that her favorite celebrity was nothing more than an idol.

او خیلی دیر متوجه شد که سلبریتی مورد علاقه‌اش چیزی بیش‌ از یک دغل‌باز نیست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد idol

  1. noun person greatly admired
    Synonyms:
    hero icon favorite darling dear beloved god goddess superstar deity image desire fetish false god golden calf graven image simulacrum pagan symbol inamorata eidolon

ارجاع به لغت idol

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «idol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/idol

لغات نزدیک idol

پیشنهاد بهبود معانی