آخرین به‌روزرسانی:

مراقبت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مواظبت

فونتیک فارسی

moraaghebat
اسم

attention, supervision, care, watch, guarding, watchfulness, control, looking after, taking care of, attentiveness, lookout, alertness, vigilance

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

کودکان نارس احتیاج به مراقبت ویژه دارند.

Premature babies need special care.

مراقبت پزشکی

medical attention

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مراقبت

  1. مترادف:
    پاس ترصد ترقب توجه تیمارداشت حفاظت دقت دیده‌بانی رعایت محارست مراعات مواظبت ناظری نظارت نگاهبانی نگهداری نیوشه
  1. مترادف:
    نگهبانی کردن
  1. مترادف:
    مواظبت کردن

ارجاع به لغت مراقبت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مراقبت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مراقبت

لغات نزدیک مراقبت

پیشنهاد بهبود معانی