۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

تیمار کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / timaar kardan /

to groom, to nurse, to care for, to look after, to tend, to treat, to minister, to serve, to attend, to feed and curry

مراقبت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

پرستار با همدلی زیاد بیمارانش را تیمار می‌کند.

The nurse cares for her patients with great compassion.

تیمار کردن سالمندان نیاز به صبر و محبت دارد.

Looking after the elderly requires patience and compassion.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تیمار کردن

  1. مترادف:
    پرستاری کردن مراقبت کردن مواظبت کردن
  1. مترادف:
    خدمت کردن
  1. مترادف:
    غم‌خواری کردن

ارجاع به لغت تیمار کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تیمار کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تیمار کردن

لغات نزدیک تیمار کردن

پیشنهاد بهبود معانی