حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
ملال به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / malaal /
annoyance, boredom, ennui, low spirits, malaise, doldrums, listlessness, tedium, dullness
annoyance
boredom
ennui
low spirits
malaise
doldrums
listlessness
tedium
dullness
آزردگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
you can either heed my words or show boredom
او پساز خواندن گزارش طولانی و خستهکننده با ملال آه کشید.
He sighed in annoyance after reading the long, boring report.
مترادف و متضاد ملال
ارجاع به لغت ملال
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «ملال» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ملال
لغات نزدیک ملال
- - ملاک عمده
- - ملاک قرار دادن
- - ملال
- - ملالآور
- - ملال آوری
