آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

اضطراب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ezteraab /

anxiety, trepidation, agitation, apprehension, anguish, angst, fear and trembling, disquietude, perturbation, panic

anxiety

trepidation

agitation

apprehension

anguish

angst

fear and trembling

disquietude

perturbation

panic

استرس، نگرانی، دلهره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

اضطراب او را از درون می‌خورد.

Anxiety is gnawing him (from within).

باوجود اضطرابش، تصمیم گرفت ریسک کند.

Despite his trepidation, he decided to take the risk.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

اضطراب او هر ماه شدیدتر می‌شد.

Her anxiety mounted month by month.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اضطراب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت اضطراب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اضطراب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اضطراب

لغات نزدیک اضطراب

پیشنهاد بهبود معانی