تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- هم مدیر و هم دستیار در جلسه حاضر شدند.
- من صبحها هم قهوه و هم چای را دوست دارم.
- بچهها به هم در تکالیفشان کمک کردند.
- ما باید به نظرات هم احترام بگذاریم.
- من از پیادهروی در کوهستان لذت میبرم، و هم از شنا در اقیانوس آرامش پیدا میکنم.
- او انگلیسی را روان صحبت میکند و فرانسوی هم میداند.
- هموزن
- همبستر
- هم آنها برای بهبود جامعه قابل ستایش است.
- باوجود هم خوبش، نتیجه آن چیزی نبود که امیدوار بود.
- دوازدهم
- هجدهم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «هم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هم