regret, rue, wistfulness, yearning, sorriness, being sorry (for something), remorsefulness, remorse
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حسرت او در طول مهمانی وداع ملموس بود.
His wistfulness was palpable during the farewell party.
او احساس حسرت عمیقی به خانهی کودکیاش داشت.
He felt a deep yearning for his childhood home.
کلمهی «حسرت» به انگلیسی، بسته به کاربرد regret یا longing ترجمه میشود.
حسرت احساسی درونی و پررنگ است که از نرسیدن به چیزی یا از دست دادن موقعیتی ارزشمند ناشی میشود. این احساس معمولاً با اندوه و دلتنگی همراه است و ریشه در گذشته و تجربههای ازدسترفته دارد. حسرت ممکن است سالها در دل انسان باقی بماند، و گاهی حتی انگیزهای برای تغییر یا رشد شخصی شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حسرت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حسرت