Spasmodic

spæzˈmɑːdɪk spæzˈmɒdɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
تشنجی، بگیر و ول کن، همراه با انقباضات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spasmodic

  1. adjective twitching, erratic
    Synonyms: bits and pieces, changeable, choppy, convulsive, desultory, fitful, fits and starts, intermittent, irregular, jerky, on-again-off-again, periodic, shaky, spastic, sporadic, spotty, spurtive, uncertain
    Antonyms: resting, uninterrupted

ارجاع به لغت spasmodic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spasmodic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spasmodic

لغات نزدیک spasmodic

پیشنهاد بهبود معانی