فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Unreported
ˌʌnrɪˈpɔːrt̬ɪd
ˌʌnrɪˈpɔːtɪd
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
گزارش‌نشده، مخفی‌نگه‌داشته‌شده، خصوصی‌نگه‌داشته‌شده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
unreported income
درآمد گزارش‌نشده
an incident that went largely unreported
حادثه‌ای که تا حد زیادی گزارش‌نشده است
مترادف و متضاد unreported
-
adjective not reportedAntonyms:reported
لغات هم‌خانواده unreported
-
adjectiveunreported
-
verb - transitivereport
-
adverbreportedly
ارجاع به لغت unreported
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «unreported» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unreported
لغات نزدیک unreported
- - unreligious
- - unremitting
- - unreported
- - unrequited
- - unrequited love