شکل جمع:
report cardsکارنامه، کارنامهی تحصیلی (گزارشی که عملکرد تحصیلی دانشآموزان درطول دورهای آموزشی را ارزیابی و مستند میکند)
At the end of the semester, students eagerly waited for their report cards.
در پایان ترم، دانشآموزان مشتاقانه منتظر کارنامهی خود بودند.
Her report card showed significant improvement in math and science.
کارنامهی او نشاندهندهی پیشرفت قابل توجهی در ریاضیات و علوم بود.
گزارش عملکرد (گزارشی که نتایج و عملکرد سازمان یا برنامهای را مورد ارزیابی قرار داده و بهصورت عمومی انتشار مییابد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The organization released its annual report card to inform the public.
این سازمان برای اطلاعرسانی به مردم گزارش سالانهی خود را منتشر کرد.
The city council published a report card evaluating local programs and services.
شورای شهر گزارشی را مبنیبر ارزیابی برنامهها و خدمات محلی منتشر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «report card» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/report-card