فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Transcript

ˈtrænskrɪpt ˈtrænskrɪpt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    transcripts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable C1
    رونوشت
    • - The journalist obtained a transcript of the phone call and published it in the newspaper.
    • - این روزنامه‌نگار رونوشت این تماس تلفنی را به دست آورد و آن را در روزنامه منتشر کرد.
    • - The detective reviewed the suspect's phone transcript to gather evidence for the case.
    • - کارآگاه رونوشت تلفن مظنون را بررسی کرد تا مدارک مربوط به این پرونده را جمع‌آوری کند.
  • noun countable
    انگلیسی آمریکایی کارنامه، ریز نمرات
    • - The university requires all applicants to submit their high school transcripts.
    • - دانشگاه از همه‌ی داوطلبان می‌خواهد که ریز نمرات دبیرستان خود را ارسال کنند.
    • - The transcript showed that the student had earned high grades throughout his academic career.
    • - کارنامه نشان می‌داد که دانش‌آموز در طول دوران تحصیلی خود نمرات بالایی کسب کرده است.
  • noun countable
    زیست‌شناسی (ژنتیک) رونوشت
    • - The biologist carefully analyzed the transcript of the gene.
    • - زیست‌شناس رونوشت این ژن را به‌دقت تجزیه‌وتحلیل کرد.
    • - The scientist analyzed the transcript to determine which genes were being expressed in the cell.
    • - دانشمند رونوشت را آنالیز کرد تا مشخص کند کدام ژن در سلول بیان می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد transcript

  1. noun copy
    Synonyms: carbon copy, ditto, duplicate, facsimile, hard copy, imprint, manuscript, mimeograph, minutes, notes, print, record, recorded material, recording, reprint, reproduction, transcription, translation

ارجاع به لغت transcript

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transcript» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transcript

لغات نزدیک transcript

پیشنهاد بهبود معانی