فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Foolproof

ˈfuːlpruːf ˈfuːlpruːf

صفت تفضیلی:

more foolproof

صفت عالی:

most foolproof

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

خطاناپذیر، مصون از خطا، لغزش‌ناپذیر، تاییدشده، مطمئن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The lock had a foolproof mechanism, making it impossible to pick.

این قفل مکانیزمی مطمئن داشت که برداشتن آن را غیرممکن می‌کرد.

The foolproof plan ensured we wouldn't make any mistakes.

نقشه‌ی تاییدشده تضمین کرد که هیچ اشتباهی مرتکب نمی‌شویم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foolproof

  1. adjective infallible
    Synonyms:
    reliable safe sure certain dependable perfect guaranteed unerring unfailing faultless flawless tried tested never-failing sure-fire fail-safe unassailable goofproof idiot-proof

ارجاع به لغت foolproof

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foolproof» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foolproof

لغات نزدیک foolproof

پیشنهاد بهبود معانی