گذشتهی ساده:
glitchedشکل سوم:
glitchedسومشخص مفرد:
glitchesوجه وصفی حال:
glitchingشکل جمع:
glitchesاشتباه، سهو، تصادف بد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
a glitch in the spacecraft's engine
اشکال فنی در موتور فضاپیما
(کامپیوتر و غیره) عیب فنی، جریان قوی و غیرعادی برق، گلیچ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «glitch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glitch