با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    آینده به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    کسی که از جایی می‌آید

    فونتیک فارسی

    aayande
    اسم
    a comer, one who comes or arrives

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    - همه‌ی آیندگان

    - all comers

    - طبیعت برای همه‌ی آیندگان است

    - the nature is for all comers
    مستقبل، بعدی، زمان بعد از حال، آتیه

    فونتیک فارسی

    aayande
    اسم صفت
    future, the future tense

    - برای آینده، برای آتیه

    - for the future

    - یکی از پیشتازان انتخابات آینده

    - one of the front-runners in the forthcoming elections

    - ماه آینده مدت اجاره سر می‌آید.

    - The lease expires next month.

    - او از تاریخ برای پیش‌بینی آینده استفاده کرد.

    - He used history as a crystal ball to see into the future.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد آینده

    1. آتی، آتیه، آجل، بعدی، مستقبل ≠ گذشته
    2. واردشونده ≠ رونده

    ارجاع به لغت آینده

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «آینده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آینده

    لغات نزدیک آینده

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند