humble, meek, modest, reverential, reverent, self-effacing, complaisant, submissive, unassuming, lowly
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به آنها آموخته بودند که فروتن باشند.
They were taught to be lowly.
فروتن باش بهویژه هنگام کامیابی.
be modest especially when you thrive.
کلمهی «فروتن» در زبان انگلیسی به humble ترجمه میشود.
فروتن به کسی گفته میشود که خود را بزرگنمایی نمیکند، متواضع است و با تواضع و احترام با دیگران رفتار میکند. فرد فروتن نه تنها به موفقیتها و تواناییهای خود افتخار نمیکند بلکه آنها را در حد واقعیت میبیند و از خودبزرگبینی و تکبر پرهیز میکند.
این ویژگی به معنای داشتن نگاه واقعبینانه نسبت به خود و پذیرفتن محدودیتها و نواقص شخصی است. فروتنی باعث میشود افراد راحتتر با دیگران ارتباط برقرار کنند و احترام متقابل را حفظ کنند.
از نظر فرهنگی و اخلاقی، فروتنی یکی از ارزشهای مهم در بسیاری از جوامع و ادیان است و به عنوان یکی از صفات نیکوی انسانی شناخته میشود. در ادبیات فارسی، شخصیتهای فروتن اغلب به عنوان نمونههای اخلاقی و انسانی کامل تصویر میشوند که به جای غرور، با تواضع و مهربانی با دیگران رفتار میکنند و این ویژگی آنها را محبوب و محترم میسازد.
فروتنی نه به معنای ضعف یا کمارزشی، بلکه به معنای داشتن آرامش درونی و اعتماد به نفس متعادل است که نیازی به خودنمایی یا تحقیر دیگران ندارد. این حالت به فرد کمک میکند تا بهتر یاد بگیرد، رشد کند و در جامعه جایگاه واقعی خود را به دست آورد. همچنین، فروتن بودن باعث میشود فرد از انتقادها و نظرات دیگران به خوبی استفاده کند و به پیشرفت شخصی و اجتماعی خود کمک نماید.
فروتن بودن یعنی داشتن تواضع، خودشناسی، و احترام به دیگران، صفاتی که نه تنها به رشد فردی بلکه به ایجاد روابط سالم و مثبت در جامعه کمک میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فروتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فروتن