قابل حمل بودن
The portability of the speaker allows for music enjoyment anywhere, anytime.
قابل حمل بودن اسپیکر امکان لذت بردن از موسیقی در هر مکان و هر زمان را فراهم میکند.
The portability of smartphones revolutionized communication.
قابل حمل بودن گوشیهای هوشمند ارتباطات را متحول کرد.
کسبوکار انتقالپذیری، قابلیت انتقال (مزایای کارگر) (از یک صندوق بازنشستگی به صندوق بازنشستگی دیگر در هنگام تغییر شغل کارگر)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Portability simplifies pension management.
انتقالپذیری مدیریت بازنشستگی را ساده میکند.
Portability simplifies changing job.
قابلیت انتقال تغییر شغل را آسان میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «portability» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/portability