امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Mobile Home

    ˈmoʊbaɪlhoʊm ˈməʊbaɪlhəʊm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    معماری خانه‌ی متحرک، خانه‌ی سیار، تریلر، کاروان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The mobile home was parked in the back of the lot.
    - خانه‌ی سیار در پشت زمین قرار داشت.
    - We decided to purchase a mobile home.
    - تصمیم گرفتیم یک خانه‌ی متحرک بخریم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mobile home

    1. noun motor home
      Synonyms: camper, house trailer, recreational vehicle, RV, trail car, trailer

    ارجاع به لغت mobile home

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mobile home» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mobile-home

    لغات نزدیک mobile home

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند