آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Migratory

ˈmaɪɡrətɔːri maɪˈɡreɪtri / / ˈmaɪɡrətri maɪˈɡreɪtri / / ˈmaɪɡrətri

معنی migratory | جمله با migratory

وابسته به مهاجرت، مهاجرت‌کننده، جابه‌جا‌شونده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

migratory animals

جانوران کوچ‌گر، حیوانات مهاجر

large-scale migratory movements

جنبش‌های کوچ‌گرانه (مهاجرتی) در سطح گسترده

نمونه‌جمله‌های بیشتر

migratory farm laborers

کارگران کشاورزی سیار

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد migratory

  1. adjective moving, traveling
    Antonyms:
    staying

لغات هم‌خانواده migratory

  • adjective
    migratory

ارجاع به لغت migratory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «migratory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/migratory

لغات نزدیک migratory

پیشنهاد بهبود معانی