فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Migration Policy

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      migration policies

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun countable
    سیاست مهاجرتی، خط‌مشی مهاجرتی (مجموعه‌‌قوانینی که دولت‌ها برای مدیریت ورود، اقامت و خروج افراد خارجی به کشور خود تعیین می‌کنند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Migration policies can greatly affect the economy.
    - سیاست‌های مهاجرتی می‌توانند تأثیر زیادی بر اقتصاد داشته باشند.
    - The government is revising its migration policies to improve border security.
    - دولت درحال بازنگری سیاست‌های مهاجرتی خود به‌منظور بهبود امنیت مرزی است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد migration policy

    1. noun the set of laws, regulations, and practices that govern how individuals move from one country to another

    ارجاع به لغت migration policy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «migration policy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/migration-policy

    لغات نزدیک migration policy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه